جدول جو
جدول جو

معنی سم بخرد - جستجوی لغت در جدول جو

سم بخرد
نفرین به حیوانات به معنی: روز سوم عزا خورده شوی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم خرد
تصویر کم خرد
کودن، ابله، لاده، شیشه گردن، انوک، خرطبع، کردنگ، غتفره، کاغه، ریش کاو، دنگل، خام ریش، بدخرد، کم عقل، سبک رای، دبنگ، غمر، فغاک، کانا، کهسله، تاریک مغز، گول، گردنگل، خل، تپنکوز، دنگ، چل، نابخرد، بی عقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم خرد
تصویر کم خرد
کم عقل نادان ابله
فرهنگ لغت هوشیار
احمق، بی خرد، سبکسر، کم عقل، نادان
متضاد: خردمند، خردور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
شیر خوردن کودک
فرهنگ گویش مازندرانی
به دام افتادن، در بند افتادن، فریب خوردن، بدل خوردن در
فرهنگ گویش مازندرانی
برگزیدن کاری یا چزی، برات شدن، الهام شدن، به دل نشسته
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی نفرین به معنی در روز سوم عزا، بمیری
فرهنگ گویش مازندرانی
تکان بخور، حرکت کن
فرهنگ گویش مازندرانی
سم درد، از بیماری حیوانات سم دار
فرهنگ گویش مازندرانی
سم تراش
فرهنگ گویش مازندرانی